مدیریت اندیشهها شامل جمعآوری، اصلاح و بسط اندیشههای مدیریتی توسعه گرا میباشد، مدیریت انگیزه هادرحوزه دانش و مهارت و قابلیت بحث میکند . مدیریت نوآوری موضوعاتی مانند مدیریت بهرهوری،مدیریت منابع، مدیریت تولید، اجرا، نظارت و ارزشیابی را در خود دارد. آنچه غیر از این هرم و زوایای آن عمل شود ،مدیریت نیست و فقط جای حرف دال با حرف رتعویض گردیده و تبدیل به مریدیت میگردد. فرد میتواند مرید مرئوس خود ، مرید هوای نفس، مرید تفکرات غلط، مدیر سهامداران سازمان یا مرید مشتری و مرید... گردد و عملکرد خود را در فضای مریدیت ببرد. اما مدیریت در بتن خود قداست واعتبار علمی دارد وعملکرد در این فضا تما ما" ارزشمند میباشد.
عملکرد مدیر و مرید تفاوتهایی دارد که دراین یادداشت به آن میپردازیم.
- مرید همواره به دنبال عوامل مقصر است حال آنکه مدیر به دنبال عناصر موثر است.
- مرید مصلحتگرا است و مدیر حقیقتگراست.
- مرید اهل تجلیل است و مدیر اهل تحلیل است.
- مرید به آموزش گیرندگان توصیه میکند بخوان و بنویس مدیر توصیه میکند خوب گوش کن و به زیبایی حرف بزن.
- مرید همواره توضیح میدهد مدیر استدلال میکند.
- مرید دیکته میکند مدیر انشاء میگوید.
- مرید اهل شایستهسواری است مدیر اهل شایسته سالاری است.
- مرید به دنبال پول، تجهیزات و نیروی انسانی برای پیشرفت است مدیر به دنبال دانش و مهارت و نوآوری است.
- مرید اهل وظیفه شناسی است و مدیر اهل احساس مسئولیت است.
- مرید تعصب بیجا دارد مدیر منطق به جا دارد.
- مرید اهل اتهام است و مدیر اهل اتحاد است.
- مرید آموزش را دوست دارد و مدیر پرورش را میپسندد.
- مرید اهل تحمیل است و مدیر اهل تدبیر است.
- مرید از فرد میترسد مدیر از قانون می ترسد.
- مرید به دنبال استمداد است و مدیر به دنبال استعداد است
مرید اعتبار را دوست دارد و مدیر اعتقاد را دوست دارد.
- مرید با انتقام آرام میگیرد و مدیر با انتقاد یاد میگیرد.
- مرید اهل بحران است مدیر به دنبال جبران است.
- مرید همواره به دنبال برائت است و مدیر بدنبال برآیند است.
- مرید در انتظار برکت است و مدیر آغاز کننده حرکت است.
- مرید درون گراست و مدیر برونگر است.
- مرید بیکار است مدیر بیدار است.
- مرید اهل پردهدری است و مدیر اهل بهرهوری است.
- مرید به دنبال سکوی پرتاب است و مدیر دارای عشق پرواز است.
- مرید پشیمان است و مدیر پشتیبان است.
- مدیر اهل پوشش خطاهاست مدیر اهل کوشش جلوگیری از اشتباهات است.
- مرید بدنبال پیشگویست مدیر پیشرو است.
- مرید تأیید میکند مدیر تأثیر میکند.
- مرید اهل تکثیر است مدیر اهل تدوین است.
- مرید اهل تجزیه است مدیر اهل تجربه است.
- مرید ترتیب را دوست دارد مدیر ترکیب را دوست دارد.
- مرید اهل تصور است مدیر اهل تحول است.
- مرید اهل تظاهر است و مدیر دارای تعادل است.
- مرید به دنبال تخمین است و مدیر دارای تضمین است.
- مرید تشویش دارد مدیر قابلیت تشویق دارد.
- مرید مسائل را تعبیر میکند مدیر پدیدهها را تفسیر میکند.
- مرید اهل تقابل است و مدیر اهل تفاهم است.
- مرید عاشق تحریم است و مدیر به دنبال تکریم است.
- مرید تمجید میکند و مدیر پروژهها را تمرین میکند.
- سهم مرید حسرت است و سهم مدیر ثروت است.
- مرید توصیهگراست مدیر توسعه گراست.
- مرید نیازمند حمایت است مدیراهل جسارت است.
- مرید حسابرس است مدیر حسابگر است.
- مرید دست بوس است مدیر در دسترس است.
- مرید اهل درآمد است مدیراهل درآیت است.
- مرید دور (در اینجا منظور از دور، چرخش و دایره است) اندیش است مدیر دور (در اینجا منظور از دور، افق است) اندیش است.
- مرید دهان بین است مدیر جهان بین است.
- مرید اهل رابطه است مدیراهل ضابطه است.
- مرید رفیق است مدیر دقیق است.
- مرید اهل سازگاری است مدیر اهل سازندگی است.
- مرید سخنران است مدیر سخندان است.
- مرید سربار است مدیر سرباز است.
- مرید اهل شفاعت است مدیر دارای شجاعت است.
- مرید اهل شهوت است مدیر دارای شهرت است.
- مرید عاشق است مدیر عاقل است.
- مرید عامل است مدیر عالم است.
- مرید غایب است مدیر بر مشکلات غالب است.
- مرید اهل غیبت است مدیر دارای قیمت است.
- مرید کارگزار است مدیر کارگشا است.
- مرید کاسب است مدیر کاشف است.
- مرید دچار فرسایش است و مدیر توانمند در گشایش است.
- مرید متخلص است و مدیر متخصص است.
- مرید متحجر است و مدیر متحرک است.
- مرید متعلق است و مدیر متعلم است.
- مرید متغیر است و مدیر متفکر است.
- مرید متقابل است و مدیر متمرکز است.
- مرید متناوب است و مدیر متوازن است.
- مرید متوقع است و مدیر متواضع است.
- مرید متوسل است و مدیر متوکل است.
- مرید اهل مطالبه است مدیر اهل مطالعه است.
- مرید مغلوب است مدیر مقبول است.
- مرید ناقل است مدیر ناطق است.
- مرید هنرپیشه است مدیر هنرمند است.
- مرید اهل یادگاری است مرید اهل یادگیری است.
- مرید آرایش را دوست دارد مدیر آرامش را دوست دارد.
- مرید اهل تمکن است و مدیر اهل تمدن است.
- مرید افراد را بکار اجبار میکند مدیر به افراد در کار الهم می بخشد.
- مرید وابسته به قدرت است ومدیر وابسته به حسن نیت است.
- مرید می گوید من مدیر می گوید ما.
- مرید خطا کار را افشا می کند مدیر روش اشتباه را نشان می دهد.
- مرید می گوید کار باید انجام شود مدیر می داند کار را چگونه انجام دهد.
- مرید توقع احترام دارد مدیر احترام را برمی انگیزاند
نویسنده : دکتر جمشید تقسیمی
عضو انجمن فارغ التحصیلان و کارآفرینان کمبریج بینالمللی- مدرس دانشگاه