عیسی نجفی
اگرچه پرداختن به مقولاتی نظیر انتقال دانشگاهها (دانشجویان و دانشگاهیان)، وزارتخانهها ( کارمندان و عوامل )، صنایع (صنعت و کارخانهها) در کوچکسازی کلانشهر پایتخت و تسهیل در امور مدیریت شهری، کاهش رفت و آمد و ترافیک لجام گسیخته تهران بیتاثیر نخواهد بود، ولی یک سوال اساسی مطرح است: در این میان آیا بیم آن نمیرود که کوچکسازی کلانشهر تهران منجر به تولد کلانشهرهای جدیدی شود که به مراتب مشکلات آنها فراتر از تهران شود ؟ واقعیت این است که ما در هیچکدام از نقاط دیگر کشور ظرفیت پذیرش ترافیک سر ریز تهران را نداریم.
در تمامی شهرها مشکلات کمبود و حتی نبود زیرساختهای فنی و فناورانه، ضعف در زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، کمبود نیروی متخصص و تورم نیروی کار غیر متخصص، ناچیزبودن حقوق و مزایای نیروهای بومی، کمبود امور رفاهی از جمله مسکن، کار و اشتغال و مشکلاتی اینچنین وجود دارد. مسوولاین تصمیم ساز و تصمیمگیر کشور برای حل مشکلات پایتخت نباید به مساله انتقال ادارات و مردم به شهرستانها که شاید بدترین راه ممکن برای کاستن از معضلات فعلی باشد بسنده کنند، زیرا مشابه مشکلات تهران در کلانشهرهای دیگر دنیا که گاهی وسعت و قدمت و جمعیتی فراتر از تهران دارند با توسل به روشهای نوین مبتنی به مدیریت صحیح و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات حل و فصل شده است.
در یک رویکرد سنتی میتوان به ایجاد شهرهای جدید در اطراف کلانشهر تهران به همراه افزایش سرعت عبور و مرور به وسیله تقویت زیرساختهای حمل و نقل نوین، نظیر قطار شهری، مترو، بزرگراههای آسان کننده ورود و خروج شهری پرداخت.اما رویکرد نوین جهانی به توسعه کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات، کوچکسازی سازمانهای سنتی و ایجاد سازمانهای مجازی در بستر دنیای وب و اینترنت میپردازد.
در رویکرد جدید دانشجو و استاد در دانشگاه مجازی به سهولت قابل تعلیم و تعلم هستند. کارخانهها و بنگاههای اقتصادی، تجاری، اجتماعی و سیاسی با کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات و ابزار دقیق و نوین و سازمانهای مجازی به سهولت در حال تولید کالا یا خدمات با کمترین خطا و بیشترین اثربخشی هستند. در بسیاری از کشورها امروزه با توسعه کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات کارمندان وزارتخانهها به راحتی کار خود را در بستر وب به صورت کار در خانه بدون ضرورت خروج از خانه انجام میدهند.
شهروندان به سامانههای مجازی دریافت خدمات دولت در قالب دولت الکترونیکی به صورت شبانهروزی دسترسی داشته و خدمات مورد نیاز را دریافت میدارند و مایحتاج خود را بدون ضرورت خروج از منزل در بستر مبادلات الکترونیکی و سازوکارهای هوشمند تامین میکنند.
حال اگر بناست دنبال حل مشکلاتی مثل ترافیک لجام گسیخته، پیچیدگی مدیریت خدمات شهری و موارد مشابه در کلانشهر تهران باشیم، عقل سلیم کدام روش و استراتژی را توصیه میکند؟
کدام روش عقلانی است؟ راهی که با مشکلات جدیدی همراه است و با سایر سیاستهای راهبردی مطابقت ندارد یا روشی که در قالب اهداف قانون چهارم توسعه مبتنی بر توسعه دانش با توسل به شیوههای نوین نظیر توسعه اقتصاد الکترونیکی، دولت الکترونیکی، تجارت الکترونیکی، بهداشت و آموزش الکترونیکی به کار گرفته میشود.
با وجود چشم اندازهای ابلاغی که ضرورت حرکت به سمت و سوی رقابت با کشورهای منطقه برای کسب مقام برتر را برای دولتمردان و مردم کشورمان در سال 1404 به وضوح تبیین کرده است آیا شکی باقی میماند که حل و فصل بسیاری از معضلات موجود در گرو کاربرد صحیح و موثر فناوری اطلاعات و ارتباطات در تمام عرصههاست.
تجربه کشورهای دیگر در حل و فصل مشکلات مشابه، بر لزوم کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات، به خصوص کاربرد دولت و تجارت الکترونیکی برای حل معضل کلانشهر تهران دلالت دارد.
دولتها در تلاش بودهاند تا علاوه بر دولت الکترونیکی، سازمان یا وزارتخانه الکترونیکی و شهر الکترونیکی، به تربیت شهروندان الکترونیکی که قادر به انجام کارها و تامین نیازهای خود در بستر وب باشند همت بگمارند. هر چند راههای پیش بینی شده برای انتقال وزارتخانهها، دانشگاهها و کارمندان به خارج از تهران میتواند اندکی از مشکلات حاصل از پیچیدگی لجام گسیخته تهران را درمان کند ولی قطعا راهحل قطعی، مناسب و اثربخشی نیست.
خلاصه کلام اینکه نباید به بیراهه رفت، راهحل مشکلات فراوان تهران و کلانشهرهای دیگر فقط در گرو عزم جدی مسوولان و همت مضاعف – کار مضاعف برای توسعه کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات نهفته است.
* عضو شورای مرکزی سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور